جدول جو
جدول جو

معنی هستی بخش - جستجوی لغت در جدول جو

هستی بخش
هستی بخشنده، به وجودآورنده، موجود کننده، پدیدآورنده، برای مثال ذات نایافته از هستی بخش / چون تواند که شود «هستی بخش» (جامی۱ - ۵۸۱)
تصویری از هستی بخش
تصویر هستی بخش
فرهنگ فارسی عمید
هستی بخش(رَ گَ / گِ)
زندگی بخش. آنکه به دیگری آثار هستی دهد:
ذات نایافته ازهستی، بخش
کی تواند که شود هستی بخش ؟
جامی
لغت نامه دهخدا
هستی بخش
آنکه بدیگری آثار هستی دهد
تصویری از هستی بخش
تصویر هستی بخش
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ حَ)
تسلی دهنده. آرام کننده. آرامش دهنده. مسکن. تسکین بخشنده. و رجوع به تسلی و ترکیبات آن شود
لغت نامه دهخدا
انده گسار و سود این نامه هر کسی را هست و رامش جهان است وانده گسار اندهگنان است و چاره درماندگان تسلی بخشنده آرام بخش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هستی بخشنده
تصویر هستی بخشنده
بوجودآورنده موجودکننده موجد
فرهنگ لغت هوشیار
سکرآور، مستی زا، مستی آفرین، نشئه زا، مسکر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
آرام بخش، قراربخش
فرهنگ واژه مترادف متضاد
رضایت بخش، راضی کننده
دیکشنری اردو به فارسی